سلام...
تمام زندگیم یک دروغ مسخره است
شکست پشت شکست و شکست پشت شکست
کسی که باعث تکرار دردهایم بود
دوباره آمد و بال پریدنم را بست
به خاطر تو به بختم لگد زدم،تنها-
به خاطر تو عزیزم!...بگو که یادت هست
به پای عشق تو تا آخرش نشستم پس-
نگو که می روی و می دهم تو را از دست
تمام زندگی شاعری که مسخره است
شکست پشت شکست و شکست پشت شکست
با احترام(امینی)
باز هم سلام.چون این وبلاگ چند روزیه که راه اندازی شده اگه کم و کاستی هایی داره به لطفتون ببخشید.به راهنمایی ها و نظراتتون خیلی نیاز دارم.پس دریغ نکنید.
تا چشم تو را عاشق چشمم دیدم
نا خواسته در دلم به تو خندیدم
آنروز چقدر نا امیدت کردم
افسوس که عشق را نمی فهمیدم
حالا که به اشتباه خود پی بردم
حالا که سرانجام خودم را دیدم
باور کن عزیزم که پشیمان هستم
یکبار فقط بگو !: تو را بخشیدم
امینی
غریب و خسته ام آقا! پناه می خواهم از آستان شما یک نگاه می خواهم
مسیرهای رسیدن بروی من بسته ست و من به سمت نگاه تو راه می خواهم
امید خسته دلان ای بهانه بودن فقط وجود تورا تکیه گاه می خواهم
شعاع پرتوئی از آفتاب چشمت را برای این شب سرد و سیاه می خواهم...
(باسلام، اولین قطعه از اشعارم را در این وبلاگ قرار دادم، به امید اینکه با نظرات مفید شما بتوانم روز به روز بر کیفیت اشعارم بیافزایم.)
با احترام؛ امیـــنی