سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
کلکین سبز خاطره را باز می کنم...
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 9489
بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 1
........... درباره خودم ...........
کلکین سبز خاطره را باز می کنم...
امینی

........... لوگوی خودم ...........
کلکین سبز خاطره را باز می کنم...
............. بایگانی.............
غزل های من

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • حالا که از چشمان تو لبریز هستم...

  • نویسنده : امینی:: 87/3/12:: 5:14 صبح
    حالا که از چشمان تو لبریز هستم
    حس می کنم در پیش تو ناچیز هستم
    گفتی برایت زندگی معنا ندارد
    گفتی که تنهایی...ولی...من نیز هستم!
    دارد صدای باد می پیچد درونم
    مثل غروب برگ در پائیز هستم
    این سرنوشت تلخ باعث شد که باشم
    حالا شبیه مرگ وهم انگیز هستم
    این روزهای تلخ پایانی ندارد
    انگار با زنجیر حلق آویز هستم
    باز هم سلام دوستان خوب و محدود(خیلی خیلی محدود)من.این شعر هایی که می نویسم بیشتر از کارهای گذشته ام است.امیدوارم ارزش یکبار خوندن و نظر دادن رو داشته باشه.
    با احترام(امینی)

    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ